محمد حسین ابراهیمی/ متولد تابستان ۶۳/ شاعر نویسنده منتقد/
اثر منتشر شده:
قافیه های معطر/ شعر / نشر عروج
آثار در دست انتشار:
۱- ترانه های فرزدق/ شعر
۲- غزلی برای خدای ناصره/ شعر
۳- از پشت نگاتیو/ داستان
ادامه...
شدن یادگار مکاتب ادبی مرا در کنج سوخته ی خویش متاثر کرد فراغ اش را به کلمه و اهل ادب و هنر ایران تسلیت می گویم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام آقای ابراهیمی بالاخره پیداتون کردم بعد از شبهای شهریور دیگه جواب اس ام اس ما رو هم نمی دید . توی ارسباران هم که بی خداحافظی رفتید و نشد به پاس محبت های شبهای شهریور ازتون تشکر کنم. پیشتر به وبلاگ یه آقای ابراهیمی دیگه رفتم و کامنت گذاشتم اما فهمیدم شما نبودید. امیدوارم هر جا که هستید شاد و پایدار باشید
سلام دوست عزیز و شاعرم گناه ، قصد دارد با سری بالا به سمت ایست برود ، سمت ایستادیی / شوالیه ای میخواهد مرا نشانه بگیرد و هدف ، شرح شقیقه های من است / با شعری به نام شرحی از خودم ، به روزم شدم / میخواهم گناه را به انگشت اشاره ات بدوزم با سری بالا بیا / منتظر نگاه و نظرات ارزشمند شما هستم
محسن سراجی
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 ساعت 03:27 ب.ظ
محمد حسین ابراهیمی عزیز سلام خوشحالم که دوباره و پس از مدت زیادی به بلاگت اومدم بالاخره با 9 جلد کتاب نخستین جایزه ی ادبی ایران به مرحله ی نهایی داوری رسید در وب لاگم اسامی کاندیداها و خبر مربوط به رونمایی کتابها و تندیس جایزه ی ادبی ایران رو آوردم . خوشحال می شم نظرت رو بدونم و مهمتر از همه تو رو توی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ببینم به امید دیدار
سلام به دوست خوب شعرها سپاس از حضور صمیمانه شما و از اینکه دعوت گناه را رد نکردید وآمدید تا شرحی از مرا بشنوید و ببینید که چطور شوالیه ای مرا اینطور نشانه گرفت تا هدف شرح شقیق های مرد شمال باشد گناه همیشه منتظر عاشقانه¬های شماست ماندگار باشید
سلام دوست عزیز . . .
با یه کار دست و پا شکسته آپ کردم . . .
منتظر نظر سازنده ی شما عزیز هستم . . .
جناب ابراهیمی سلام
کوتاه بود ولی هرچه خواست بیان کرد
لطفا سری به من بزنید و راهنماییم کنید
شدن یادگار مکاتب ادبی مرا در کنج سوخته ی خویش متاثر کرد فراغ اش را به کلمه و اهل ادب و هنر ایران تسلیت می گویم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من هم متأثر شدم...خدایش رحمت کناد!
به روزم ومنتظر نظراتتون
سلام آقای ابراهیمی
بالاخره پیداتون کردم بعد از شبهای شهریور دیگه جواب اس ام اس ما رو هم نمی دید . توی ارسباران هم که بی خداحافظی رفتید و نشد به پاس محبت های شبهای شهریور ازتون تشکر کنم. پیشتر به وبلاگ یه آقای ابراهیمی دیگه رفتم و کامنت گذاشتم اما فهمیدم شما نبودید.
امیدوارم هر جا که هستید شاد و پایدار باشید
salam sari ham be niazestan bezanid
وقتی نه شعری باشد و نه شوری همان بهتر که بنویسم: تعطیل!
حالا چشمانت را تنگ کن و پکی به سیگار بزن.
ممنون که امدی.
سلام دوست عزیز و شاعرم
گناه ، قصد دارد با سری بالا به سمت ایست برود ، سمت ایستادیی /
شوالیه ای میخواهد مرا نشانه بگیرد و هدف ، شرح شقیقه های من است /
با شعری به نام شرحی از خودم ، به روزم شدم / میخواهم گناه را به انگشت اشاره ات بدوزم
با سری بالا بیا / منتظر نگاه و نظرات ارزشمند شما هستم
منتظر نقد و نظرتونم جناب ابراهیمی .
محمد حسین ابراهیمی عزیز سلام
خوشحالم که دوباره و پس از مدت زیادی به بلاگت اومدم
بالاخره با 9 جلد کتاب نخستین جایزه ی ادبی ایران به مرحله ی نهایی داوری رسید
در وب لاگم اسامی کاندیداها و خبر مربوط به رونمایی کتابها و تندیس جایزه ی ادبی ایران رو آوردم . خوشحال می شم نظرت رو بدونم و مهمتر از همه تو رو توی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ببینم
به امید دیدار
سلام به دوست خوب شعرها
سپاس از حضور صمیمانه شما و از اینکه دعوت گناه را رد نکردید وآمدید تا شرحی از مرا بشنوید و ببینید که چطور شوالیه ای مرا اینطور نشانه گرفت تا هدف شرح شقیق های مرد شمال باشد
گناه همیشه منتظر عاشقانه¬های شماست
ماندگار باشید
سلام دوست خوبم
همیشه از نقد صریحت استفاده کردم
به روزم...
با رویای کودکی
سلام
نمی دانم چرا
هر بار که اسم بمب می آمد
پدر دست و پایش را گم می کرد...
.
.
.
شعری از جنگ که شاید بتواند شما را لحظاتی در خودتان فرو ببرد!
اسداللهی.
...خاموش شدن کدام ستاره ...