روزنامه ای در غزل

به بهانه هک شن وبلاگم در بلاگفا:

شعری که سالها به تو هر روز    نامه شد

حالا ولی به شکل خبر .... روزنامه شد

تو یک مخاطبی که ورق-پاره می کنی

من را اگر که چاپ اگر روزنامه شد

این روزنامه در خود من منتشر شده ست

تا دست و پا وسینه و سر روزنامه شد

یک من. درون شعر من افتاده اتفاق

( مردی که می شود دو نفر) روزنامه شد

در صفحه حوادث من... من به سمت من...

(شلیک.....شاعری به اثر)   روزنامه شد

(من گم شدم) (خطوط مقدس شدم به سنگ)

حتی فسیل عصر حجر روزنامه شد

...

(شاعر درون شعر خودش غرق می شود)

عنوان شعرهای تو در روزنامه شد

(پیدا شده ست یک جسد خیس روی شعر)

امروز تیتر اول هر   روزنامه شد 

نظرات 5 + ارسال نظر
submerged poulation شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.airsick224.blogfa.com

یکدفعه این همه خاطرات .

ماندانا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 ب.ظ http://www.manii.persianblog.com

سلام .... یه کمی لطافت شعریش کمه .... ولی تصاویر عالیه ...( اگر مبتدی ها حق اظهار نظر دارن البته )....

صندل شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:29 ب.ظ http://www.sandal.blogfa.com

سلام..آقا محمد حسین..

تربچه جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:28 ق.ظ

برات افسوس می خورم.

جسد خیس چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ http://jasadekhis.blogfa.com

سلام
ممنون از شعر زیبا
اما منظورتون از جسد خیس چی بود؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد